راهبرد رادیکالها به سنگ خورد و بیش از 1000 اصلاحطلب نامزد انتخابات هستند
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۸۷۵۰۷
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - ایرنا نوشت: ۳۷ روز و ۱۸ ساعت تا انتخابات ۱۱ اسفندماه ماه باقی مانده و همه احزاب و گروههای سیاسی به نوعی فعالیت انتخاباتی خود را آغاز کردهاند.
جبهه اصلاحات هم از این قاعده مستثنی نیست؛ جریان اصلاحات در بیستمین نشست مجمع عمومی خود در دوره دوم فعالیت، راهبرد انتخاباتی خود را تصویب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخشی از این راهبرد که شب گذشته منتشر شد آمده بود: شرکت و مشارکت در انتخابات یک حق عمومی و شهروندی است و هدف از آن تلاش برای حضور مؤثر در ساختار نظام به منظور اصلاح امور است. طبعاً انتخاباتی میتواند هدف اصلاح طلبان را تأمین کند که در چگونگی اداره کشور نقش و تأثیر جدی داشته و نمایشی و حاشیهای نباشد.
پیش از این نیز «جواد امام» سخنگوی جبهه اصلاحات در صفحه مجازی خود با وام گرفتن از ادبیات عناصر رادیکال و ساختارشکنِ مدعی اصلاحطلبی نوشته بود: «با توجه به تصویب راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران در اول بهمن ۱۴۰۲، طبعاً اصلاحطلبان نمیتوانند در انتخاباتی تهی از معنا، غیر رقابتی و غیر منصفانه و غیر مؤثر در اداره کشور و سرنوشت شهروندان شرکت کنند. البته این راهبرد به منزله قهر با صندوق و تحریم انتخابات نیست».
«آذر منصوری» رئیس جبهه اصلاحطلبان که همزمان دبیرکل حزب اصلاحطلب اتحاد ملت نیز هست و قبل از این همان حرفها و مواضعی که در راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان منتشر شد تَکرار میکرد، در حساب کاربری خود در اینستاگرام در تکمیل پازل انتخاباتی جبهه متبوعش اعلام کرد که خلاصه راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحطلبان این است که در این انتخابات در کنار مردم میمانیم!
رئیس جبهه اصلاحطلبان فقط به این مطلب کوتاه بسنده و مردم را هم راستا با راهبرد انتخاباتی جبهه متبوعش معرفی کرد!
جبهه اصلاحات در حالی برگزاری انتخابات را نمایشی میداند که دبیر ستاد انتخابات کشور امروز اعلام کرد: برای انتخابات مجلس امسال ۱۵۶۰ نفر اصلاحطلب برای انتخابات ثبت نام کردهاند، به همین جهت شرایط رقابتی بودن در انتخابات امسال مهیا است.
پیش از این نیز «هادی طحان نظیف» در نشست خبری اعلام کرده بود که صلاحیت بیش از هزار نفر دیگر در شورای نگهبان تایید شد. زمان زیادی تا پایان رسیدگی شورای نگهبان به اعتراضات باقی مانده است و در صورتی که افراد تایید صلاحیت شده، به تعداد قابل توجهی رسید این موضوع به اطلاع مردم میرسد.
اصلاحات به دنبال کاهش مشارکت در انتخابات است از این رو عزم خود را جزم کرده تا راهبرد انتخاباتیشان را دنبال کند؛ بازیگران اصلاحطلب میتوانستند همان راهبرد سال ۹۴ در مجلس یازدهم را تکرار کنند، اما به دلیل عملکرد ضعیف فراکسیون امید و دولتِ روحانی حتی نمیخواهند از نیروهای سفید خود استفاده کنند! جبهه اصلاحطلبان باید به جای زیر سوال بردن انتخابات، عملکرد گذشتهاش را بررسی و برای آن پاسخ داشته باشد.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: انتخابات 1402 ایرنا راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاح طلبان انتخاباتی جبهه جبهه اصلاحات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۸۷۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب میدانند
عباس عبدی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است.
وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است.
البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.
اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت، ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.
حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.
من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول، چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و...، ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.